مرا دخیل به قنداقه ی شما کردند
اسیر گوشه لبخند هل آتا کردند
و از تمامی دنیا تو را سوا کردند
برای زینت حیدر تو را جدا کردند
تو دختر گل خیر النسا و مولایی
شبیه تر ز همه جلوه ی احورایی
ستاره ی شب دنباله دار بابایی
عزیز فاطمه ، محبوب عرش اعلایی
تو انتخاب شدی دل ز شاه ما ببری
پری شدی که دل جبرییل را ببری
امام زاده شدی تا همیشه دل ببری
برای حضرت انسیه کوثری بشوی
برای قلب برادر تو دلربا بشوی
تمام خستگیش را به غمزه ای ببری
عصای دست برادر این جهان بشوی
و عمه جان رقیه عزیز ما بشوی
پیمبری شده ای بعد حضرت خاتم
و برده ای تو تمام رسالت خاتم
درون مقتل خونین رشیده ای دیدم
اگر غلط نکنم من پیمبری دیدم
لهوف گوشه ای از عزت ات نشان داده
درون کرببلا حیدری نشان داده
ملیکه ای و کمی از تو را نشان داده
کمی نه گوشه ای از عشق را نشان داده
تمام کرببلا شد خلاصه در حلمت
که خطبه خواندی دیدند جملگی علمت
شبیه حضرت زهرا ست جلوه ی صبرت
شکوه حضرت مولاست خطبه ی نغزت
درون کوفه علی بودی و تو سر دادی
صلابت سخن ات را همیشه می خواندی
که نیست غیر شکوه این سری که تو دادی
خدای من بپذیر این کمی که میدانی
تولدت شده روز تمام زیبایی
فدای مرحمتت ای خدای شیدایی
بگیر دست مرا که امید فردایی
عزیز انسیه آیا غلام می خواهی
#علیرضا_رضائی
#شعر_میلاد_حضرت_زینب