مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
دختر در این قبیله همان حوض کوثر است دختر به ذات خود همه ی نور هل اتا ست در یک کلام او متجلی ز نور حق او آمده است سر خدا را نشان دهد زینب معلمی ست که او درس عشق داد یک اُسکُوتو بگفت و زمین گشت در سکوت در راه عشق پشت امامش چو کوه بود در کربلا ستون خیام حسین بود یک کاروان سلاله ی اولاد بوتراب در پیش چشم او سر شاه جهان حسین
+ تاریخ سه شنبه شانزدهم آذر ۱۴۰۰ساعت 20:17
نویسنده عليرضا رضائي
|
|