مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
راه گم گشته ندارد که توان برخیزد ظلمتی گشته به دنیا غلبه در آن روز صورتی گشت کبود و همه جا گشت سیاه هر چه کردم نشد و ضربه به رویش می خورد ساقه ی گل بشکست و غم دل افزون شد قد او تا شد و با ناله صدا کرد علی
+ تاریخ سه شنبه چهاردهم دی ۱۴۰۰ساعت 18:8
نویسنده عليرضا رضائي
|
|