مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم

 خواستم قبله نمایم رخ زیبای تو باشد
کفتر جلد تو باشم محو رخسار تو باشم

من که از روز ازل خورده گره با تو وجودم
نکند هیچ جدا از تو خریدار تو باشم

پدرم هستی و من طفل خطا کار پدر جان
کمکم باش که من بنده دربار تو باشم

مست انگور ضریحت همه ی ایل و تبارم
نکشم دست از این جام که بیمار تو باشم

کار مدح تو فقط کار خدا هست و نبی
تو گل سرخ و سپیدی و منم خار تو باشم

دستگیری ز گدا کار شما باشد و مادر
کار من هست غلامی که وفادار تو باشم
#علیرضا_رضائی

 

 

 

 

+ تاریخ  جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 19:50 نویسنده  عليرضا رضائي |