مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
روزی از دستان تو خوردم دهانم باز شد لال مادر زاد بودم پشت سقا خانه ات کفتر جلدی کنار صحن تو دیدم ولی نان ما از سفره ی احسان دستان شماست مات صحن و گنبدت گشتم که در این ازدحام روضه ی یبن الشبیب ات را که خواندم عاقبت
+ تاریخ جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 19:51
نویسنده عليرضا رضائي
|
|