سمت خیمه آمدند و بی حیایی می کنند گریه ی اطفال را دیدند و ولوا می کنند مست بودند و برای اذیت اهل حرم آب را بر خیمه ی عباس تو وا می کنند گوشواره می کشیدند و برای طفل خویش مزد جنگ نا برابر را محیا می کنند یک نفر آمد بخندد بر دل زار رباب گاهوارِ بی علی را تابِ حسرت می دهند ناله ی واویلتا بر روی لبهای همه بحر دلداری به زنها ضرب سیلی می کنند زینب آل علی مرد آفرین روزگار یک تنه یک لشکر و کفار شادی می کنند