مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
کار با دست شما راه بیفتد خوب است تو که بابای منی و تو امیر دوسرا هر کجا خورده زمین طفلک بیچاره ی من کم ما و کرم شاه جهان ما را بس همهی ملک زمین زیر سم اسب شما هر که با آل علی خورده حسابی دارد سند حب شما مادر ما می باشد نخورد آتش عقبا به محبان شما این که خیبر شده با دست شما کنده ز جا نام یا فاطمه بَستی به سرت مولا جان شاهد مدعیم شام عروسی شماست ساعت حشر بدستش که بگیرد زهرا کار از کار گذشته که چنین می گویم
+ تاریخ یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 15:28
نویسنده عليرضا رضائي
|
|