مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم

غارت شدست خاک پر از یاد یاسمن
چنگال خود کشیده به بیداد اهرمن

آنجا چهار قرص قمر منجلی شده
آنجا بهشت شده ، دیدنی شده

با بغض آل علی سمت خاک عشق
رفتند روبهان سقیفه به خاک عشق

تصویری از چهار امام جلیل بود
صحنی بزرگ بود و نگینی جمیل بود

با قربتی که داشت امام رئوف ما
صحنش شبیح صحن امام عطوف ما

با خاک شد یکی همه صحن شما چرا
حتی نبود شمع و چراغی ولی چرا

این نیست آرزو به خدا میشود یقین
در صحن مجتبی دم قاسم شود نگین

صحنی برای مادرمان دست و پا کنیم
باب العلی برای حیاطش بنا کنیم

یک گنبد قشنگ به صحن امام عشق
پر از دعای خمس عشر از امام عشق

باید به پیش حضرت دلها به پا کنیم
کرسی درس معرفت اش را  بنا کنیم

شیخ الائمه گفت که نوحو فقط حسین
ذکر مدام سینه زنی تان فقط حسین

آخر چراغ را به بقیعت می آورم
تاریکی بقیع  تو را سر می آورم

#علیرضا_رضائی

 

 

+ تاریخ  یکشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 16:41 نویسنده  عليرضا رضائي |