مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
من وضو ساخته ام نام تو را بنویسم من مسلمان شده ی دست امام حسنم زور بازوی شما را نتوان وصف کنیم نان ما را ز کرامت تو تفضل کردی در این خانه نشین جمع شده مشتریان حاتم از وصف کرامات شما خسته شده مشهد و قم که شلوغ است ولی آقا جان میروم کرببلا و نجف و خانه ی دوست پسر اول مولا شه پر جود و کرم مادری هستی و محبوب ترین پیش بتول تا که وارد شدی از کوچه به سمت خانه
+ تاریخ چهارشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 19:47
نویسنده عليرضا رضائي
|
|