مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
شاید کمی ز جسم شما را رها کنند شاید برای خستگی خود که هم شده با خنجری که کند تر از هر چه کند بود با جای مهر و پینه همان پیر مردها بی شک غروب روز دهم را خدا کند وقتی هنوز جان به تنت بود بر زمین سر را برید و برد به غارت ولی چرا #علیرضا_رضائی
+ تاریخ جمعه چهاردهم آبان ۱۴۰۰ساعت 14:38
نویسنده عليرضا رضائي
|
|