مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم

سیدی از اهالی کرم است
سایه اش مستدام بر سرم است
روزی شهر ما به دستانش
پیش جدش چقدر محترم است

در حریمش چقدر دلداده
خیر بر زندگی ما داده
شاهزاده امیر تهران و
بودِ او برکتی به ما داده

نور رویت ستاره می پاشد
در حقیقت سلاله ی نوری
تو امینی به خاندان رسول
تو کریمی و زاده ی نوری

به نیابت ز مجتبی هر دم
متوسل به تربتت گردیم
باز از راه دور از ری هم
دور عبد العظیم می گردیم

به فدای شما که در هر حال
دست گیری ز دست عشاقت
دست ما را بگیر در محشر
ما که هستیم ؟ خیل زوارت

جد تو در مدینه در غربت
نه ضریحی نه گنبدی دارد
چه بگویم که در دل ما ها
او ضریحی زبرجدی دارد

مسلمیه به یاد عاشورا
پیش او ما سلام می گوئیم
روزی اربعین خود را ما
از کریمان همیشه می خواهیم

#علیرضا_رضائی
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
#شاه_عبدالعظیم

 

 

 

 

 

+ تاریخ  پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 14:4 نویسنده  عليرضا رضائي |