مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم

دارم جدال از چه فراق حاصلم شده
این درد دوری از حرمت  قاتلم شده

شبها به یاد کرببلا غصه می خورم
در روز هم همین به خدا مشکلم شده

رویای هر شبم شده صحن و سرای تو
شاید به خواب مرحمتی شاملم شده

من نوکرم چه خوب و چه بد ایها العزیز
این لطف توست نوکرتان محترم شده

حالا بپوش روی سیاه مرا که من
این مهر توست آب وگلی که تنم شده

بیش از دو سال دوری من از شما گذشت
بیش از دو سال عاشقتان بی حرم شده

در روضه ها یتان به دلم زجه می‌زنم
چون دوری از شما همه زخم دلم شده

کاری نکرده ام که بخوانم ز نوکری
بیچاره ام که باز جنون حاصلم شده

در روضه ها یتان به خدا معتکف شدم
من کوچه گرد روضه و این منزلم شده

#علیرضا_رضائی
#امام_حسین
#شب_زیارتی_امام_حسین
#شب جمعه

 

 

+ تاریخ  پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 18:35 نویسنده  عليرضا رضائي |