مردانه آمدم که نگویند یک زنم / اما زنانه بر بدنت گریه می کنم |
|
دارم جدال از چه فراق حاصلم شده شبها به یاد کرببلا غصه می خورم رویای هر شبم شده صحن و سرای تو من نوکرم چه خوب و چه بد ایها العزیز حالا بپوش روی سیاه مرا که من بیش از دو سال دوری من از شما گذشت در روضه ها یتان به دلم زجه میزنم کاری نکرده ام که بخوانم ز نوکری در روضه ها یتان به خدا معتکف شدم #علیرضا_رضائی
+ تاریخ پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 18:35
نویسنده عليرضا رضائي
|
|